«عاشق توام» عنوان تازه ترین تک آهنگ حجت اشرف زاده خواننده موسیقی ایرانی است که به تازگی در دسترس علاقه مندان قرار گرفت.
در این قطعه امید صباغ نو ترانه سرا، محمد محتشمی آهنگساز، فتاح فتحی تنظیم کننده و میکس و مستر گروه اجرایی را تشکیل می دهند.
«عاشق توام» عنوان تازه ترین تک آهنگ حجت اشرف زاده خواننده موسیقی ایرانی است که به تازگی در دسترس علاقه مندان قرار گرفت.
در این قطعه امید صباغ نو ترانه سرا، محمد محتشمی آهنگساز، فتاح فتحی تنظیم کننده و میکس و مستر گروه اجرایی را تشکیل می دهند.
به نقل از هالیوود ریپورتر، فیلیپ زدار یکی از اعضای خانه موسیقی فرانسه بر اثر سقوط از یک پنجره درگذشت. وی ۵۰ ساله بود.
تنها خبری که درباره این اتفاق منتشر شده از سوی مدیر برنامههای وی است که به گفتن این اکتفا کرده که وی با سقوط از پنجره یکی از طبقات بالای ساختمانی مرتفع در پاریس جان باخته است.
هیچ خبری از جزئیات این رویداد منتشر نشده است.
زدار که از دهه ۱۹۸۰ در صنعت موسیقی فعال بود در سال ۱۹۹۶ با همکاری هوبر بلانش-فرانکارد خانه موسیقی خود را با عنوان «کاسیوس» راهاندازی کردند.
فیلیپ زدار که در جنوب فرانسه بزرگ شده بود و از ابتدا شیفته موسیقی جَز بود، با همکاری جنبش «فرنچ تاچ» آلبوم تحسین شده «پانسول» را سال ۱۹۹۶ منتشر کرد که اکنون به عنوان یکی از نمونههای شاخص موسیقی فرانسه شناخته میشود.
وی از طریق «کاسیوس» در سال ۱۹۹۹ اولین آلبومش را با عنوان «ویرجین» منتشر کرد که در کشورهای دیگر هم با اقبال رو به رو شد. آلبوم دیگری که این خانه موسیقی تولید کرد در سال ۲۰۰۲ با عنوان «صدای خشونت» با حضور استیو ادواردز ساخته شد و جایگاه نخست بیلبورد را کسب کرد.
زدار با چهرههای مشهوری چون فونیکس، کانیه، کت پاور و … کار کرده بود و جدیدترین آلبومی که این خانه موسیقی تهیه کرد، قرار بود جمعه (۲۱ ژوئن) منتشر شود.
گروههای مختلف موسیقی از کانادا تا استرالیا نسبت به فقدان زدار واکنش نشان دادند و از وی به دلیل موسیقی بسیار شگفت و تاثیرگذارش یاد کردند. گروه موسیقی الکترونیک اشتون شافل از استرالیا در تجلیل وی نوشت: این یک فقدان واقعاً تراژیک برای موسیقی است.
ترانه «گل میروید به باغ» نقطه شروعی برای حضور خوانندگان و آثاری در رسانه ملی بود که تا آن زمان فرصت کمتری برای ارائه کارهایشان در گستره وسیعتری از مخاطبان داشتند.
سالهای پرفراز و نشیب دهه هفتاد فرصتی برای ظهور و بروز آثاری در حوزه موسیقی پاپ ایران بود که به نوعی پیش قراول معرفی دوره جدیدی از فعالیتهای مرتبط با این گونه موسیقایی در کشورمان لقب گرفتند. آثاری که در آن خوانندگان متفاوت از آثار موسیقایی دوران خود، ترانهها و قطعاتی را تحت لوای برنامههای مختلف رادیو و تلویزیونی عرضه کردند که هر کدام تبدیل به خاطرهای جدا نشدنی میان مردمان آن روزگار شدند.
گرچه این آثار موسیقایی امروز به دلیل تفاوت در تنظیمها دیگر مانند دهه هفتاد آن کارایی و مخاطب را ندارند، اما قطعاً سادگی و بی پیرایگی آنها فارغ از هر گونه سیاست مدیریتی که در آن زمان برای خلق این آثار حاکم بود، بسیاری از این ملودیها را تبدیل به جاودانههایی کرده که شاید سالهای بعد قدر انتشارشان را بیشتر بدانیم.
یکی از کسانی که در همین دهه هفتاد توانست با چند اثر خود را به عنوان یکی از اولین خوانندگان موسیقی پاپ ایران معرفی کند، عباس بهادری با همان تیپ کلاسیک و سبیلهای پرپشتش بود که در آن سالها ترانه نوستالژیکی چون «گل میروید به باغ» سروده محمود شاهرخی و فرید شبخیز را خواند و آنچنان با این اثر در رسانه ملی خودنمایی کرد که تا سالها این قطعه یکی از گلهای سرسبد موسیقی بهاری در حافظه شنیداری مردم بود.
گرچه این روزها از عباس بهادری و هم نسلانش در بیرحمانه ترین شکل ممکن جز حضور در یکی دو برنامه مناسبتی خبری نیست اما او در نوروز سال ۱۳۷۲ بود که یکی فراگیرترین آثار دارای مجوز موسیقی پاپ ایران در سالهای اخیر را به توده عظیمی از مخاطبانی معرفی کرد که تا آن سالها به غیر از چند مورد انگشت شمار و موضوعی دریافت درستی از جریان موسیقی پاپ ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نداشتند و این قطعه چنان تأثیری در تغییر بخشی ذائقه شنیداری شأن داشت که فارغ از خوب بودن و بد بودن، بمب رسانهای جریانی شد که مقدمهای برای معرفی آثار دیگر بود.
عباس بهادری در گفتگویی درباره تاریخچه انتشار قطعه نوروزی «گل میروید به باغ» گفته بود: «من قبل از انقلاب فعالیت هنری خود را به عنوان خواننده پیگیری میکردم اما بعد از پیروزی انقلاب افتخار همکاری با واحد تبلیغات سپاه ناحیه کرج را عهدهدار شدم که همکاری من با سپاه به عنوان خواننده و آهنگساز و نمایشنامهنویس بود. همکاری من با مرکز موسیقی و سرود سازمان صداوسیما از سال ۱۳۶۸ آغاز شد و برای این واحد چند قطعه موسیقی هم خواندم. در آن دوران بود که چند قطعه موسیقی منتشر کردم. یکی از آنها قطعه موسیقی «بهار است، بهار است» بود که با همکاری استاد احمدعلی راغب و شعر استاد مشفقکاشانی انتشار یافت. منتها در سال ۷۱ در بخش موسیقی سازمان که آقای زورق مسوولیتش را عهدهدار بودند، تلاش داشتند موسیقی تازهای برای جوانان تهیه شود، تا آنها به موسیقی شرقی تمایل بیشتری پیدا کنند. به پیشنهاد ایشان بنا شد بنده خواننده آن قطعه باشم. سروده مرحوم استاد محمود شاهرخی به نام «گل میروید به باغ» برای این کار استفاده شد، این شعر را به استاد فرید شبخیز دادند و ایشان هم با ذوق سرشارشان موسیقی این قطعه را تنظیم کردند و در اسفند سال ۷۱ ضبط شد و نوروز سال ۷۲ نخستین قطعه پاپ بعد از انقلاب پخش شد.»
وی در گفتگوی دیگری که چندی پیش هم با خبرنگار مهر داشت ضمن گلایه از شرایط فعلی موسیقی پاپ ایران گفت: «وقتی آثار خوانندگان نسل اول موسیقی پاپ ایران بعد از انقلاب اسلامی را میشنوید، میبینید که انصافاً با امکانات و تجهیزات آن زمان سعی شده که بهترین کارها به مخاطبان ارائه شود چرا که هم شاعر، هم خواننده، هم تنظیم کننده، هم آهنگساز و هم نوازنده تلاش خود را کردهاند که یک ملودی واقعی و برآمده از موسیقی ایرانی به مخاطب ارائه دهند. به هر حال موسیقی پاپ ما حال و روز خوبی ندارد گویی ما زحمتش را کشیدیم اما هیچکس قدردان این زحمتها نبود. من واقعاً نگران برخی از مسئولان هستم که خیلی از آنها دم از ارزش میزنند اما خود شاهد انتشار برخی از آثاری هستند که واقعاً ارزش شنیدن ندارند و هرچی این روزها میشنویم فقط تکرار است و تکرار.»
چهل و یک سال از نامگذاری آخرین جمعه ماه مبارک رمضان بهعنوان «روز قدس» از سوی امام راحل (ره) میگذرد. یک روز کاملاً به خصوص و استراتژیک در جهت حمایت از حقوق قانونی مردم فلسطین که به مناسبت آن ایران و تعدادی زیادی از کشورهای اسلامی صحنه فریاد زدن آرمان آزادی قدس میشوند.
فارغ از جنبههای مهم سیاسی، اجتماعی و بینالمللی این روز استراتژیک که همواره در صدر اخبار رسانهها قرار گرفته و در این دوره نیز میتواند از جهات مختلفی مورد اهمیت و برجستگی بیشتری قرار گیرد، جنبههای فرهنگی هنری آن نیز از ابعاد گوناگون قابل بررسی است. شرایطی که در این چهار دهه اخیر توسط هنرمندان و فعالان عرصههای مختلف فرهنگی هنری که به موضوع مردم ستمدیده فلسطین، روز جهانی قدس و ابعاد مختلف آن دغدغهمندی نشان دادهاند همواره سرمنشا تولید آثاری بوده که هریک به سهم خود تأثیرگذاری هم بودهاند.
آثار هنری در این عرصه یکی از اصلیترین شریانهای تأثیرگذار حمایت از مردم مظلوم فلسطین تلقی شده که خوشبختانه هنرمندان زیادی در ایران و جهان به ویژه در حوزههایی چون موسیقی، کاریکاتور، تئاتر و سینما آثار ماندگاری را در این زمینه خلق کردهاند؛ آثاری که گاه حتی در کارنامه کاری خالقانشان نیز جزو برترین آثار شناخته میشوند.
این جریان زمانی تاثیر خود را بیشتر میان افکار عمومی پررنگ کرد که فضای مجازی نیز بهعنوان یک بازوی رسانهای در سالهای اخیر به کمک آنها آمد و با مولفههای منفی و مثبتی که میتوانیم برای آنها در نظر بگیریم، تاثیر بیشتری روی افکار مردم جهان به ویژه در کشورهای اروپایی و امریکایی که از اخبار مربوط به مردم مظلوم فلسطین کمتر آگاهی پیدا میکنند، داشته است. کما اینکه در همین راستا بسیاری از هنرمندان مطرح جهان در بزنگاههای مختلف چه در کنسرتها، چه در آثار سینمایی و چه در قالبهای گوناگون دیگر با اینکه میدانستند دردسرهای زیادی برای آنها به همراه دارد اما همچنان به حمایتهای فرهنگی خود از مردم ستمدیده فلسطین به ویژه کودکان ادامه دادند.
در کشورمان نیز هنرمندان مختلفی طی این سالها دست به خلق آثار متعددی در عرصههای مختلف از جمله موسیقی زدهاند که برخی از آنها به دلیل برآمدن از بستر سفارش صرف، به طور کامل فراموش شده و برخی دیگر نیز به دلیل غنای هنری و ارزشی که خالق اثر با جان و دل روی آن متمرکز بوده تبدیل به کارهای به شدت ماندگاری شده که توانسته با مردم نیز ارتباط خوبی برقرار کنند.
گزارش پیش مروری اجمالی بر قطعهها و تک آهنگهای منتخبی ازهمین جنس است؛ آثاری که طی سالهای گذشته با موضوع «قدس» و مسائل مرتبط با فسلطین از سوی خوانندگان منتشر شده و تا به امروز ماندگار بودهاند.
ناصر عبداللهی؛ داغ «ناصریا»
زندهیاد ناصر عبداللهی خواننده فقید موسیقی پاپ از آن دسته هنرمندانی بودکه همواره به عنوان یک خواننده دغدغه مند تلاش میکرد با آن صدای پرطنین و منحصر به فردش ضمن برآورده کردن رضایت عموم مخاطبان، آثاری را تولید کند که همراه با دیگر دغدغههای اجتماعی و اعتقادی او همسویی داشته باشد.
یکی از همین آثار ترانه ماندگار «ناصریا» است که زنده یاد عبداللهی را به اوج شهرت رساند. ترانهای که در زمان پخش سراسری با واکنش تند برخی از مخاطبان روبهرو شد به طوری که به این اثر نسبت کپی از کارهای اسپانیایی به ویژه آثار جیپسی کینگز زدند. این کار اما ریتم عربی دارد ریتمی که بارها با سازهای دیگری نظیر عود، دهل، و دف نواخته شده بود. اما تاکنون هرگز با گیتار نواخته نشده بود کاری که مرحوم عبداللهی آن را انجام داد و ناصریا را تبدیل به یکی از متفاوتترین ملودیهای منتشر شده تاریخ موسیقی پاپ ایران کرد.
یکی از نکات جالب توجهی که این قطعه را تبدیل به اثری قابل تامل کرد، مفهوم ساختاری متن ترانه است که اگرچه روی یک چارچوب ریتمیک و شاد حرکت میکند اما دربرگیرنده شرایط ویژه بود. دقیقاً در همین جا بود که ناصر عبداللهی واکنش دیگری به انتقادات نشان داد و گفت: «ناصریا قطعهای بر گرفته از کارهای اسپانیایی نیست. شعر این آهنگ گویش بندری دارد و هدف از ساخت آن اعتراض بر ضد ستم در جهان و نیز همدردی با ستمدیدگان جهان بوده است. به واقع بر اساس متن شعر «اگر کسی قصد یاری ستم دیدهای را داشتهباشد پس از تحمل سختی بسیار و دشواریهای این راه، در پایان پیروز خواهد شد.»
این خواننده موسیقی پاپ در طول فعالیت خود آلبومهای «بوی شرجی»، «هوای حوا»، «عشق است»، «دوستت دارم»، «ماندگار» و «رخصت» را در دسترس مخاطبان قرار داد.
خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی: روزهای کرونایی همچنان در حال عبورند و حتی خطرناکتر از قبل به مثابه یک تهدید جدی کنار همه ما سایه به سایه حرکت میکند تا اگر خدایی نکرده از آنچه به عنوان رعایت شیوه نامه بهداشتی مینامیم کمی راهمان را کج کنیم، بلایی به سرمان بیاورد که برون رفت از این بلا خود دربرگیرنده شرایط دیگری است که اصلاً دوست نداریم حتی به آن فکر کنیم. پس بهتر است فعلاً ماسک بزنیم، دستهایمان را بشوریم و کمی بیشتر دقت کنیم تا این ویروس بازیگرِ چند چهره ملعون هر چه زودتر از دنیای ما فرار کند و برود پی کارش...
به هر حال درباره کرونا و کووید ۱۹ و ویروس و شیوع و پیشگیری تا دلتان و دلمان بخواهد در این روزها زیاد شنیدیم و خواندیم که خدا کند هر چه زودتر دست از سر همه ما بردارد و برود. اما حالا که نرفته، حالا که هست، حالا که خیلی ما را دوست دارد و البته خیلی از ما هم به دلیل برخی بی دقتیها با او بیشتر دوست شدیم، هستند فعالیتها و اتفاقاتی که تحت تاثیر ماجرای کرونا و فضای مجازی پیرامون حوزه موسیقی در حال انجام است. فعالیتهایی که برخی از آنها به صورت مستقیم و برخی نیز به صورت غیرمستقیم با ماجرای کرونا ارتباط دارد و برخی هم دربرگیرنده فضای جالب توجهی است که میتوانیم آن را در قالب برخی گزارشهای رسانهای منعکس کنیم.
گزارش پیش رو همچون نوشتارهای رسانهای چند هفته گذشته گروه هنر خبرگزاری مهر که با عنوان «اهالی موسیقی، کرونا و دنیای مجازی» منتشر شده، نگاهی اجمالی به برخی رویدادها و فعالیت هنرمندان و کاربران حوزه موسیقی در فضای مجازی دارد که در روزهای کرونا یی بیشتر از دیگر اوقات سال مورد توجه قرار گرفتهاند.
به گزارش خبرنگار مهر، محمد علی کیانی مدیرکل همکاری های فرهنگی و امور ایرانیان خارج از کشور سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از فعالیت های موسیقایی محسن توسلی خواننده آثار انقلابی و حماسی در خارج از کشور با اهدای لوح تقدیر تشکر کرد.
محسن توسلی در گفتگوی کوتاه با خبرنگار مهر ضمن اعلام این خبر گفت: طی دیداری که روز چهارشنبه شانزدهم مهر با جناب کیانی داشتیم از طرف مدیریت همکاری های فرهنگی و امور ایرانیان خارج از کشور سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی لوحی به بنده اهدا شد.
وی توضیح داد: این قدردانی به جهت تولیدات بنده و همکارانم در حوزه بین الملل از جمله تولید آلبوم «لکربلا حنینا» با هنرمندان کشور لبنان، تولید قطعه «بت شکن ها» به عنوان یکی از آثار معدودی که هنرمندان اهل تسنن و شیعه با هدف وحدت جهان اسلام به مخاطبان ارائه شده و همچنین قطعاتی در حوزه های مقاومت با کشورهای یمن و لبنان صورت گرفته که جا دارد همین جا از همه هنرمندان و تولید کنندگان این آثار قدردانی ویژه ای داشته باشم.
محسن توسلی از جمله خوانندگان شناخته شده ترانههای انقلابی است که طی سالهای اخیر فعالیتهای زیادی در عرصه تولید آثاری مرتبط با مضامین انقلابی و اجتماعی داشته است. این خواننده علاوه بر اجراهای زندهای که در کشورمان داشته در برخی کشورهای اسلامی نیز اقدام به برگزاری کنسرت کرده است.
دف،دایره،دایره زنگی
اجزای تشکیل دهنده ی دف
یکی دیگر از ساز های کوبه ای دف نام دارد که با استفاده از پوست، چوب، فلز ساخته می شود. بدنه ی آن به شکل دایره و حدودا دهانه ای به قطر 60سانتی متر دارد.در فاصله های معین حلقه های فلزی در طول جداره ی داخلی دف تعبیه شده است.
هم خانواده های دف
دایره:دایره نوع مجلسی و کوچک تر دف است.
دایره زنگی:این ابزار دایره ای شکل، دارای یک کمانه ی چوبی می باشد که در امتداد جدار کمانه و در فاصله ی نزدیک شکاف هایی به وجود آمده است و در درون آنها سنج های کوچک مضاعفی کار گذاشته شده است.
موسیقی ما- اعضای شورای عالی خانه موسیقی به مناسبت درگذشت استاد محمدرضا شجریان پیامی منتشر کردند.
در این پیام آمده است: «این ناقوس جاودانگی سیاوش است، این مرگ صداست، فریاد در سکوت و خبر هجرت حنجرهای به پهنای آسمان است که به گوش میرسد و چنین غوغا میکند.
صدای ملت از میان ما رفت...محمدرضا شجریان...این هویت ملی و حافظهی تاریخی ما پرکشید ! آواز پرواز کرد!
این نادرهی دوران، صدای فروخفتهی مردمان آزاده و مغمومی بود که هماره چشم به آینده داشتند. او امید بود و قوت قلب ... نور بود و روشنایی و سوگ بود و سرود برای ملتی که آمال و آرزوهای خود را در صدای او میدیدند و میشنیدند ...صدای او را میشد دید و نظاره کرد! شجریان وجودش صدا بود ...صدای انسانی نخبه و برکشیده از بطن ملت. او چشم و گوش و زبان ملت ما در بیش از نیم قرن اخیر بود و به همین سبب هنرمندی بزرگ و تاثیرگذار شد ...تاریخی و ماندگار...
شجریان به قلهای رفیع دست یافت که فتحش کاری است سترگ و ناشدنی...
سکوتش فریاد بود و نجوایش خروش... .
او رفت ، آسمانی شد و به ما ثابت کرد که: «تنها صداست که میماند»... به بدرقهی این اسطوره تاریخ فرهنگ و هنر ملی ایران میرویم و سعدی و حافظ و خیام و مولانا به استقبالش...
بدرود ای هنرمند بزرگ و همیشه جاودان.
شورای عالی خانه موسیقی ایران
فرهاد فخرالدینی، حسن ریاحی، داود گنجهای، محمدسریر، هوشنگ کامکار، داریوش پیرنیاکان.
با سلام.به دنیای بلاگ ایران و وبلاگ جدید خود خوش آمدید.هم اکنون میتوانید از امکانات شگفت انگیز بلاگ ایران استفاده نمایید و مطالب خود را ارسال نمایید.شما میتوانید قالب و محیط وبلاگ خود را از مدیریت وبلاگ تغییر دهید.با فعالیت در بلاگ ایران هر روز منتظر مسابقات مختلف و جوایز ویژه باشید. در صورت نیاز به راهنمایی و پشتیبانی از قسمت مدیریت با ما در ارتباط باشید.برای حفظ زیبابی وبلاگ خود میتوانید این پیام را حذف نمایید.امیدواریم لحظات خوبی را در بلاگ ایران سپری نمایید...
تعداد صفحات : 0